تاریخچه ماساژ در ایران
ماساژ از دیرباز به عنوان نوعی درمان مطرح بوده و مطالعات تاریخی نشان میدهد که مالش بدن در بین انسانهای اولیه و تمدنهای باستانی وجود داشته است. ریشه کلمه ماساژ از منابع مختلف مشتق شده است. ریشه لاتین ماساژ و ریشههای یونانی ماسئین یا ماسو به معنای لمس، دست زدن، فشار دادن یا مالیدن میباشد. فعل فرانسوی ماسر نیز به معنای مالیدن آمده است. ریشه عربی مس یا مسح و ریشه سانسکریت مکه به عنوان فشار آرام ترجمه شده است. ولی به طور کلی ماساژ دادن عبارتست از یک سری حرکات و مهارتهای دستی که بطور منظم و خاص بر روی بافتهای بدن جهت تأثیر بر سیستم عصبی، عضلانی، پوست، مفاصل و گردش خون بکار میرود.
با سیری در تاریخ علم پزشکی ایران متوجه میشویم که حرکت(ورزش و ماساژ) از اصول شش گانه تندرستی بوده و اهمیت آن از نظر پزشکان ایرانی باعث رواج آن به صورت یک فرهنگ بهداشتی در بین ایرانیها و متداول شدن ماساژ با سنگ پا در حمامهای ایرانی شد و حتی به علت اشتغال عده قابل توجهی به پیشه دلاکی در ایران در سال ۱۲۷۲ هجری قمری کتابی تخصصی با عنوان “رساله دلاکیه” برای صاحبان این حرفه تألیف شده است. البته کلام بزرگان دینی در توسعه این امر دخیل بوده است همچنان که در رساله دلاکیه در ابتدای شمارش منافع مشت و مال، این حدیث شریف آورده میشود که “اگر بگویند مالش مرده را زنده کند بعید نیست.”
در واقع آموزش ماساژ و نحوه تاثیر پذیری بدن از ماساژ به صورت جدی در دوران پزشکی بعد از اسلام مطرح بوده است و به نظر میرسد ریشه لغت ماساژ هم از واژه عربی مسح(massa) به معنای لمس کردن و مالیدن گرفته شده است.
پزشکان ایرانی در مکتوبات خود در ادامه بحث ریاضت یا ورزش به بحث ماساژ پرداختهاند در این منابع معمولاً از ماساژ با نام دلک یعنی مالش و از بازتاب شناسی(رفلکسولوژی: این رشته یك تكنیك قدیمی است و براین اساس پایهریزی شده كه نقاط بازتابی در روی كف دستها و پاها وجود دارند كه با هر قسمت بدن اعم از عضله، عصب، غده و استخوان مطابقت دارند و فشار روی این نقاط تورم را از بین میبرد و به آرامش اعصاب كمك میكند و این آرامسازی اعصاب هم به نوبهٔ خود انقباض عروقی را كاهش میدهد بطوریكه خون و جریان عصبی با راحتی بیشتری جریان مییابند و در نتیجهٔ بهبود جریان خون، سموم نیز از بدن خارج میشوند.) تحت عنوان غمز به معنای فشردن اعضا با انگشت یاد شده است.
اسحاق بن علی رهاوری در قدیمی ترین کتاب اخلاق پزشکی آورده است که توجه به حرکت و ورزش جهت حفظ تندرستی و معالجه بیماران بر پزشک لازم است. وی با استناد به گفتههای بقراط و جالینوس ضرورت ورزش و بهترین اوقات پرداختن به آن را بیان کرده است و دلک، روغن مالی ، استحمام و نظایر آن را که با حرکات قوی همراهند نیز نوعی ورزش شمرده است. او میگوید پزشک باید کیفیت و مقدار ماساژ لازم برای تقویت اعضاء، پیشگیری و درمان بیماریها را بشناسد.
از نظر حکما برانگیخته شدن حرارت درونی به کمک حرکت اعضا بهترین راه کمک به حرارت درونی فرد، در اداره بدن است؛ همچنان که سید اسماعیل جرجانی می گوید” حرارتی که مدد حرارت غریزی را شاید و از گوهر اوست، حرارتی است که از حرکت اندام ها تولید کند”.
اما ابن سینا به جهت اهمیتی که برای حرکت در حفظ سلامتی قائل است بحث خود در اصول شش گانه تندرستی را با ورزش آغاز میکند. او متذکر میشود که وقتی مواد زائد حاصل از مراحل مختلف هضم در بدن تجمع مییابند شرایط برای پیدایش عفونت، بیماریهای سوء مزاجی یا بی اعتدالی و بروز ورم مهیا و از توان دفاعی بدن کاسته میشود. وی بهترین راه پیشگیری از این عوارض را ورزش میداند و معتقد است که اگر تحرک اعضا به صورت صحیح، در زمان مناسب و متناسب با مزاج معتدل فرد صورت بگیرد، بدن از مصرف دارو بی نیاز میشود.
عقیلی خراسانی در بیان ضرورت ماساژ متذکر میشود که افراط در ورزش با تحلیل رطوبتهای ضروری بدن باعث ضعف میشود؛ پس لازم است که قبل از بروز خستگی و تعریق شدید، ورزش کردن متوقف شود و باقی مواد محبوس شده در اعضا به کمک ماساژ تحلیل روند و دفع شوند. وی همچنین دلک و ماساژ را قبل از ورزش برای آماده شدن اعضا جهت حرکت ضروری میداند.
از جمله پزشکان ایرانی که در آثار خود به دلک و غمز پرداختهاند عبارتند از:
۱- اسحق ابن علی الرهاوی در کتاب ادب الطبیب(قرن دوم ق)
۲– رازی در کتاب منصوری فی الطب(قرن ۳ و ۴ ق)
۳– اخوینی در کتاب هدایت المتعلمین(قرن ۴ ق)
۴– اهوازی در کتاب کامل الصناعه(قرن ۴ ق)
۵– ابن سینا در کتاب قانون(قرن ۴ و ۵ ق)
۶– جرجانی در کتابهای ذخیره خوارزمشاهی و اغراض الطبیه جرجانی(قرن ۵ و ۶ ق)
۷-ابن رشد در کتاب الکلیات فی الطب(قرن ۶ ق)
۸-ارزانی در کتاب مفرح القلوب(قرن ۱۱ و ۱۲ ق)
۹-عقیلی شیرازی در کتاب خلاصه الحکمه(قرن ۱۲ قمری)
۱۰-هروی در کتاب قرابادین صالحی(قرن ۱۳ ق)
۱۱– کریم خان در رساله دلاکیه(قرن ۱۳ ق)
۱۲-گیلانی در کتاب حفظ الصحه عقیلی شیرازی(قرن ۱۳ ق)
شکل های مختلف ماساژ(دلک) عبارتند از:
۱- ماساژ قوی و عمیق: در این روش مالش قوی و عمیق باعث تقویت و سفتی عضو میشود.
۲– ماساژ نرم و روان : باعث افزایش حجم، جذب رطوبت و نرمی عضو میشود.
۳-ماساژ معتدل : با ایجاد حرارت معتدل در عضو به جذب مواد به سمت عضو کمک میکند و چون قدرت تحلیل زیادی ندارد باعث چاقی موضعی میشود.
۴– ماساژ کثیر : این ماساژ طولانی مدت بوده و تحلیل زیاد و لاغری موضعی را سبب میشود.
۵– ماساژ خشن : در این روش ماساژ با پارچهای خشن (پارچه پشمی) انجام میشود تا هم رطوبتها تحلیل روند و هم خون زیادی به موضع جذب شود. اگر این ماساژ تا زمان بروز سرخی در عضو ادامه یابد میتواند سبب سفتی و بزرگی عضو شود؛ اما ادامه ماساژ بعد از این مرحله با تحلیل عضو همراه خواهد بود.
اهداف و فواید ماساژ از نظر پزشکان ایرانی
- بهبود جذب ، هضم و دفع مواد
- رساندن فواید روغنها به بدن
- اصلاح چاقی و لاغری موضعی
- بهترین درمان اختلال ناشی از تجمع مواد مضر در یک موضع
- جذب ماده از بالا به پایین بدن (منحرف ساختن گردش مواد به سمت پایین بدن)
- تقویت اعضا، سفتی تاندونها و عضلات
- نرمی اندام و باز شدن گره اعضا
- افزایش قدرت مقابله با بیماریها
از دیگر مباحث پزشکی که در ایران باستان رایج بوده و ماساژ درمانی را میتوان زیرمجموعه آن دانست طب سوزنی-فشاری میباشد. طب سوزنی از ایران به چین رفت و از آن جا به سایر کشورها رسوخ کرد. در برخی از قبور شاهزادگان و شخصیتهای تاریخی ایرانی از ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد در کاوشها سوزنهای طلایی و نقرهای کشف شده که نشان میدهد طب سوزنی رواج داشته است.
قبل از تصمیم برای نوشتن این مقاله و خواندن مطالب مرتبط با این موضوع در چندین سایت به شخصه فکر میکردم که ماساژ درمانی و طب سوزنی راهکارهای پزشکی بوده که از چین و یا کشورهای دیگر وارد حوزه پزشکی ما شده است اما با نگاهی به منابع معتبر در این حوزه متوجه شدم که دانشمندان باستان کشور ما تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام دادهاند، گرچه منابع مکتوب ما جزئیات اجرایی ماساژ و بازتاب شناسی را بسط ندادهاند، اما حرکتهای اصلی ماساژ ایرانی یعنی مالش، فشردن و وارد کردن ضربه، با تکنیکهای اصلی شمرده شده در ماساژ سوئدی یعنی افلوراژ، پتریساژ یا نیدینگ و پرکاسیون قابل تطبیق است و اثرات شمرده شده برای بازتاب درمانی با تاثیرات شناخته شده از غمز دست و پا در پزشکی ایرانی قابل مقایسه است.
تفاوت اصلی ماساژ ایرانی با سایر سبک های ماساژ رایج، نه در نحوه اجرا بلکه در توجه به شرایط فردی، سنی و مزاجی عارض بر هر شخص است. ماساژ در پزشکی ایرانی یک روش پیشگیری و درمانی در جهت اصلاح تعادل بدنی و دفع مواد زائد از بدن است. کمیت و کیفیت ماساژ در پزشکی ایرانی یعنی مدت، شدت، سرعت و خشونت آن و همچنین استفاده از دیگر روش های درمانی همراه مانند آب درمانی، استفاده از بادکش، گرم کردن و غیره با توجه به نوع بی تعادلی و میزان حرارت لازم در هر مورد تعیین میشود. باید دید که آیا بیماری یا خستگی فرد ناشی از افزایش حرارت است یا کاهش آن و آیا بدن دچار تجمع رطوبتهای زائد شده و یا یا دچار خشکی است و بالاخره بر پایه یک شرح حال و معاینه دقیق و با توجه به مسیر طبیعی گردش مواد در بدن است که نوع ماساژ لازم در هر فرد مشخص میشود.
امیدواریم که این مقاله بتواند ما را با فرهنگ دیرین کشورمان ایران آشنا کند و تلنگری باشد به محققین توانبخشی عزیزمان که این منابع را مکتوب کرده و به صورت یک رشته آموزشی جدا در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی آموزش دهند.
Comments (3)
درود بر شما مهربانو .بسیار عالی و مفید .سپاس از زحمات شما
ممنون از شما
سپاس از محبت شما